سوگواری و از دست دادن ها
متن انگیزشی
آیا عزیزی را از دست داده اید؟ آیا با فکر عزیز از دست رفته مشغولیت ذهنی دارید؟ به زندگی عادی برنگشته اید؟ برای شما برگشتن به زندگی عادی به معنای وفادار نبودن به عزیز از دست رفته است؟
دیگر از زندگی لذت نمی برید؟ احساس گناه دارید؟ کارهایی می خواستید برای عزیز از دست رفته انجام دهید ولی نشد؟ کارهایی در رابطه با عزیز از دست رفته انجام داده اید که در حال حاضر پشیمانید و احساس گناه دارید؟
اگر پاسخ شما به چند مورد مثبت است، پس کماکان سوگوارید. افرادی را دیده ام که حتی تا پایان عمر سوگواری را در خود زنده نگه داشته اند. ارتباط خود را با عزیز از دست رفته از طریق غم، کماکان حفظ کرده اند. از بازگشت به زندگی عادی امتناع کرده و با غم و اندوه و داغ دیدگی به زندگی ادامه می دهند.
صد البته سوگواری فقط مختص عزیز از دست رفته نیست. هر آن چیزی که جنسش از دست دادن باشد مانند یک رابطه، یک عقیده، از دست دادن موقعیت، مال و….. نیز می تواند واکنش های سوگ را در ما ایجاد کند.
فرایند سوگ فرآیندی طبیعی است که باید باشد و طی آن ما التیام پیدا می کنیم. اما دو اشکال روی می دهد یکی طولانی شدن و دیگری شدت زیاد آن. سوگ به صورت طبیعی به دنبال از دست دادن عزیزان بین ۲ تا ۶ ماه بهبود می یابد. در برخی موارد تا یک سال هم نرمال تلقی می شود. سوگ های شدید و سوگ بیش از زمان های ذکر شده بیمارگون محسوب شده و نیاز به درمان دارند. پس تصمیم بگیرید که از سوگ بیرون بیایید و طی چند جلسه روان درمانی با دکتر افشاری به زندگی معمول بازگردید.
تعریف سوگ، سوگواری و داغدیدگی
سوگ به احساس ذهنی که از مرگ عزیزان پدید آمده گفته می شود. سوگواری به فرآیند حل و فصل سوگ اطلاق می شود و در واقع ابراز اجتماعی رفتار و اعمال فرد بعد از داغدیدگی است. داغدیدگی به از دست دادن شخص مورد علاقه به علت مرگ اطلاق می شود.
مراحل سوگ، سوگواری و داغدیدگی
- شوک و انکار (چند دقیقه، چند روز، چند هفته)
- ناباوری و کرختی
- رفتارهای جستجو (گریه و زاری، حسرت دیدار مجدد، اعتراض)
- ناراحتی حاد (چند هفته تا چند ماه)
- دوره های ناراحتی جسمی
- کناره گیری
- اشتغال ذهنی
- خشم
- بی قراری و سراسیمگی
- بی هدفی و بی انگیزگی
- همانند سازی با فرد متوفی
- غمگینی
- بازگشت به کار
- اتخاذ نقش های قبلی
- کسب نقش های جدید
- تجربه مجدد لذت و خوشی
- جستجوی محبت و همنشینی
نشانه های اختلال داغدیدگی پیچیده پایدار
- اشتیاق/ حسرت پایدار برای فرد از دست رفته (در کودکان این میل می تواند در بازی ها خود را نشان دهد)
- اندوه شدید و رنج هیجانی در پاسخ به مرگ مزبور
- اشتغال ذهنی با فرد از دست رفته
- دشواری آشکار در پذیرش مرگ مزبور
- تجربه ی ناباوری یا بهت زدگی هیجانی در مورد فرد از دست رفته
- تندی یا خشم در رابطه با فقدان مورد نظر
- برداشت های ناسازگارانه در مورد خود در رابطه با فرد از دست رفته (مثلا سرزنش کردن خود)
- اجتناب مفرط از یادآوری های فقدان (مثلا اجتناب از افراد، مکان یا موقعیت های مرتبط)
- تمایل به مرگ به منظور پیوستن به فرد از دست رفته
- دشواری در اعتماد کردن به افراد از زمان وقوع مرگ فرد مورد نظر
- احساس تنهایی یا جدایی از دیگران از زمان وقوع مرگ فرد مورد نظر
- احساس بی معنی یا پوچ بودن زندگی بدون فرد از دست رفته
- سردرگمی در مورد نقش خود در زندگی یا تضعیف حس هویت
- دشواری در برنامه ریزی برای آینده و علاقه مند شدن
سوگواری و از دست دادن ها
متن انگیزشی
آیا عزیزی را از دست داده اید؟ آیا با فکر عزیز از دست رفته مشغولیت ذهنی دارید؟ به زندگی عادی برنگشته اید؟ برای شما برگشتن به زندگی عادی به معنای وفادار نبودن به عزیز از دست رفته است؟
دیگر از زندگی لذت نمی برید؟ احساس گناه دارید؟ کارهایی می خواستید برای عزیز از دست رفته انجام دهید ولی نشد؟ کارهایی در رابطه با عزیز از دست رفته انجام داده اید که در حال حاضر پشیمانید و احساس گناه دارید؟
اگر پاسخ شما به چند مورد مثبت است، پس کماکان سوگوارید. افرادی را دیده ام که حتی تا پایان عمر سوگواری را در خود زنده نگه داشته اند. ارتباط خود را با عزیز از دست رفته از طریق غم، کماکان حفظ کرده اند. از بازگشت به زندگی عادی امتناع کرده و با غم و اندوه و داغ دیدگی به زندگی ادامه می دهند.
صد البته سوگواری فقط مختص عزیز از دست رفته نیست. هر آن چیزی که جنسش از دست دادن باشد مانند یک رابطه، یک عقیده، از دست دادن موقعیت، مال و….. نیز می تواند واکنش های سوگ را در ما ایجاد کند.
فرایند سوگ فرآیندی طبیعی است که باید باشد و طی آن ما التیام پیدا می کنیم. اما دو اشکال روی می دهد یکی طولانی شدن و دیگری شدت زیاد آن. سوگ به صورت طبیعی به دنبال از دست دادن عزیزان بین ۲ تا ۶ ماه بهبود می یابد. در برخی موارد تا یک سال هم نرمال تلقی می شود. سوگ های شدید و سوگ بیش از زمان های ذکر شده بیمارگون محسوب شده و نیاز به درمان دارند. پس تصمیم بگیرید که از سوگ بیرون بیایید و طی چند جلسه روان درمانی با دکتر افشاری به زندگی معمول بازگردید.
تعریف سوگ، سوگواری و داغدیدگی
سوگ به احساس ذهنی که از مرگ عزیزان پدید آمده گفته می شود. سوگواری به فرآیند حل و فصل سوگ اطلاق می شود و در واقع ابراز اجتماعی رفتار و اعمال فرد بعد از داغدیدگی است. داغدیدگی به از دست دادن شخص مورد علاقه به علت مرگ اطلاق می شود.
مراحل سوگ، سوگواری و داغدیدگی
- شوک و انکار (چند دقیقه، چند روز، چند هفته)
- ناباوری و کرختی
- رفتارهای جستجو (گریه و زاری، حسرت دیدار مجدد، اعتراض)
- ناراحتی حاد (چند هفته تا چند ماه)
- دوره های ناراحتی جسمی
- کناره گیری
- اشتغال ذهنی
- خشم
- بی قراری و سراسیمگی
- بی هدفی و بی انگیزگی
- همانند سازی با فرد متوفی
- غمگینی
- بازگشت به کار
- اتخاذ نقش های قبلی
- کسب نقش های جدید
- تجربه مجدد لذت و خوشی
- جستجوی محبت و همنشینی
نشانه های اختلال داغدیدگی پیچیده پایدار
- اشتیاق/ حسرت پایدار برای فرد از دست رفته (در کودکان این میل می تواند در بازی ها خود را نشان دهد)
- اندوه شدید و رنج هیجانی در پاسخ به مرگ مزبور
- اشتغال ذهنی با فرد از دست رفته
- دشواری آشکار در پذیرش مرگ مزبور
- تجربه ی ناباوری یا بهت زدگی هیجانی در مورد فرد از دست رفته
- تندی یا خشم در رابطه با فقدان مورد نظر
- برداشت های ناسازگارانه در مورد خود در رابطه با فرد از دست رفته (مثلا سرزنش کردن خود)
- اجتناب مفرط از یادآوری های فقدان (مثلا اجتناب از افراد، مکان یا موقعیت های مرتبط)
- تمایل به مرگ به منظور پیوستن به فرد از دست رفته
- دشواری در اعتماد کردن به افراد از زمان وقوع مرگ فرد مورد نظر
- احساس تنهایی یا جدایی از دیگران از زمان وقوع مرگ فرد مورد نظر
- احساس بی معنی یا پوچ بودن زندگی بدون فرد از دست رفته
- سردرگمی در مورد نقش خود در زندگی یا تضعیف حس هویت
- دشواری در برنامه ریزی برای آینده و علاقه مند شدن